ای آن که خاک از نظر کیمیا شده/افلاک محو غربت و درد ای
شما شده/کاش آن زمان بمیرم اگر این خبر دهند
/قلاده ات از دست امیرت جداشده/من مست تو ام باده
ومی در نکشم /منت زنگار ویار دیگرنکشم
***
حسین ز من نپرس که عمری چکارمیکردم/گناه به محضر
پروردگار میکردم/بیا وآبرویم را بخر که بین همه/به
دوستی شما افتخار میکردم/حلول ماه محرم غمِ نهانم
را/به پیرهن مشکی ام آشکار میکردم/زکودکی چو نگاهم
به آب می افتاد/سلامَت از جگرداغدار
میکردم/اگرحرام نبود ای شهید ماه حرام/به یادتشنگی
ات انتحار میکردم/در وادی عاشقی چو ره گم
کردم/چشمان تو راقبله تجسم کردم/چون آب نبود وضویی
سازم /با خاک در دوست تیمم کردم
برای اطلاع از آخرین خبرهای کمپین خروج از بلاگفا، دریافت دعوتنامه بیان، اطلاع از آخرین وبلاگ های منتقل شده به بلاگ، دریافت راهنمایی و آشنایی در رابطه با سرویس بلاگ، منتقل کردن محتوای وبلاگ قبلی خود از سرویس های وبلاگ دهی دیگر به بلاگ، به این صفحه مراجعه کنید:
این روزها که میشود همه جا حرف از کربلا وعاشوراست،همه برداغ های دردناک عاشورا اشک میریزند وارزوی کربلایی شدن دارند.اما راستی مگر عاشورا تنها داغی است برای گریستن؟ مگر کربلایی شدن فقط به کربلا رفتن است؟